انتظار میرود که در پی انتخابات بریتانیا و ایرلند شمالی در روز چهارم ژوئیه (۱۴ تیرماه)، قدرت در این کشور بعد از ۱۴ سال از حزب دست راستی «محافظهکاران» به حزب چپگرای «کارگر» منتقل شود و کییر استامر ریاست دولت را در دست بگیرد. این حزب از سال ۲۰۲۲ در نظرسنجیها از حزب حاکم پیشی گرفت و محافظهکاران تا امروز نتوانستهاند در هیچ یک از نظرسنجیها دوباره در صدر قرار بگیرند.
اما اختلافات دو حزب اصلی بریتانیا و ایرلند شمالی در موضوعات کلیدی سیاست خارجی هیچ شباهتی به تفاوتهای این دو حزب در سیاست داخلی ندارد و در سطح جهانی، در برخی مسایل دو حزب مواضعی بسیار نزدیک به یکدیگر دارند. مثال معروف برای اثبات این موضوع نیز مشارکت دولت چپگرای بریتانیا در اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ است که به اصرار یکی از راستگراترین دولتهای آمریکا به وقوع پیوست.
در سال ۲۰۲۴ نیز مسایل مهمی در سطح بینالمللی وجود دارند که دو حزب اصلی بریتانیا در قبال آنها مواضعی کمابیش مشابه دارند. به عنوان مثال هر دو حزب میگویند که اگر به قدرت برسند به حمایتهای مالی و تسلیحاتی از اوکراین ادامه خواهند داد. یا در زمانی که محافظهکاران حاکم تصمیم گرفتند که در کنار آمریکا، به حوثیها حمله کنند، حزب کارگر هم از این تصمیم حمایت کرد و انتظار میرود وقتی به قدرت برسد نیز سیاست مشابهی را در پیش بگیرد.
با این حال، کماکان در سیاست خارجی نخبگان بریتانیایی، تفاوتهایی نیز وجود دارد. این تفاوتها مشخصا در خاورمیانه از هر نقطه دیگر پررنگتر به چشم میآید. به طور کلی، حزب محافظهکار این کشور در مقایسه با حزب کارگر، به عنوان حزبی نزدیکتر به اسرائیل شناخته میشود که موضعی سختگیرانهتر در برابر جمهوری اسلامی ایران دارد و عموما از افزایش تحریمهای شدیدتر علیه تهران حمایت میکند.
در مقابل حزب کارگر در چشمانداز کلی، سیاستی متکی به دیپلماسی و مذاکره بیشتر دارد و میگوید که از طریق فعالیت بیشتر در سطح سازمانهای بینالمللی و تقویت عرف و قوانین بینالمللی، منافع این کشور را در سطح جهانی دنبال خواهد کرد. این حزب مشخصا با یکجانبهگرایی، به ویژه از سوی آمریکا مخالف است و همواره از چندجانبهگرایی، امنیت جمعی (ناتو) و همگرایی بینالمللی حمایت میکند.
اولین کسی باشید که نظر بدهید on "انتخابات بریتانیا چه معنایی برای ایران دارد؟"