
تبلیغات پوشالی: فعالیت ماشین مطبوعاتی خوارج خراسان بر دود و غبار
نشریه شماره ۳۷ صدای خراسان بیشتر از تشویق و ترغیب پیروان خود از حقیقت های تلخ این گروه پرده برداشته است. در عقب این شعار ها و آیات تکراری یک حرکت نهفته است که صدای خود را از دست داده. گروه خوارج خراسان زمانی مدعی پیشتاز شفافیت و نظم آیدیالوژیک بود، ولی حالا صفحات خود را با شکایات فرسوده و خسته کن، تناقضات درونی، و وعده های پوچ و بی معنی مملو نموده اند.
قسمت سرمقاله، نشریه تازه صدای خراسان لحن خود را با تاخت وتاز دیگری بر سرویس اطلاعاتی پاکستان و طالبان طوری تظیم کرده که آنها را به خیانت و ارتداد متهم میکند بجای اینکه استراتیژی ارائه نماید و یا استراتیژی قبلی خود را تجدید کند. سردبیران این نشریه بجای توضیح دادن اینکه داعش خراسان چگونه از سرکوب های منطقه جان سالم به در خواهد برد ویا چگونه صفوف از هم پاشیده خود را ترمیم خواهد کرد، همانا مانند شماره های قبلی روایت های سرزنش آمیز را تکرار مینمایند و ثابت مینمایند که رهبریت این گروه دیگر نمیتواند پیام خود را بشکل نوآورانه ارائه نماید.
در بخش سیاسی، تبلیغات آنها انسجام خود را بطور کامل از دست میدهد. محکومیت “ملیشههای” طالبان به دلیل تجمل گرائی و فساد و ستایش از “مجاهدین استوار قدم” دولت اسلامی در تناوب و تناقض دیده میشود. این تناقضات آشکار است: همان سخن رانی که ثروت و آسایش را محکوم میکند، راجع به قدرت عملیاتی و لطف الهی بر این گروه داستان سرائی میکند. این تکرار نشان دهنده یک دستگاه تبلیغاتی است که بیشتر به حفظ ظاهر نسبت به حقیقت – بازیافت خشم به عنوان جایگزینی برای چشم انداز اهمیت میدهد.
حتی بخش دینی آن فرسایش را نشان میدهد. نویسنده این بخش در عوض هدایات و الهیات، صرفاً اتهامات را تکرار میکنند که هر کسی دیگر خارج از دایره دولت اسلامی مانند: طالبان، پاکستان، شیعیان، “احزاب ملی گرا” یک جبهه مرتد برای غرب است. فقدان توسعه عقیدتی نشان دهنده سازمان است که به شعارهای میان خالی پناه میبرد تا زوال فکری خود را پنهان کند.
قسمت های پایانی این نشریه، ناامیدی را بیشتر آشکار میکند. داعش خراسان از خوانندگان میخواهد که از “جهاد رسانه ئی” حمایت کنند در حالیکه همزمان به تلفات و دستگیری های نیروهای خود اعتراف میکند. این گروه خواستار باور به پیام است که شکستهای این گروه خود آن پیام ها را تضعیف کرده است. زمانیکه نشریات یک گروه بیشتر شبیه التماس به نظر برسد تا اعلامیه، تبلیغات دیگر الهام بخش نیست و به اعتراف تبدیل شده است.
شماره ۳۷ “صدای خراسان” اعلام قدرت نیست، بلکه نشانه از خستگی است. آنچه زمانی به عنوان خلافت دیجیتالی به فروش میرسید، به یک کاخ طنین کاغذی تبدیل شده است که اتهامات و آیات یکسان را تکرار میکند به این امید که تکرار بتواند جایگزین واقعیت شود.
امواج پرس
اولین کسی باشید که نظر بدهید on "تبلیغات پوشالی: فعالیت ماشین مطبوعاتی خوارج خراسان بر دود و غبار"