جنگ گروهک خراسان با علم و دانش
چرا آنان از عالمانِ واقعی هراس دارند؟
” طواغیت بیشتر از گلوله، از کتاب هراس دارند.”
خوارج خراسان در نشریه شماره ۴۶ “صدای خراسان” خود، لحن تندتر علیه عالمان سنتی اسلام بکار برده و جنگ لفظی خود را تشدید کرده است. آنان عالمان را “عوامل فاسد” میخوانند و آنان را به بزدلی متهم میکنند و از مسلمانان میخواهند که این علمأ فاسد را طرد کنند. در یک قسمت از این نشریه چنین مینویسند:
“این عالمان گمراه، به امت خیانت کرده‌اند… ‌اعتبار شان باید ساقط شود و در صورت لزوم، از طحنه برداشته شوند.”
این یک انتقاد منصفانه نه، بلکه یک احساس ناامنی شدید است. خوارج خراسان از چیزی که نمیتواند آن را کنترول کند، هراس دارد، و هیچ چیز بیشتر از علم و دانش واقعی آنان را تهدید نمیکند.
اسلام برای قرن‌ ها سوال وجواب، بحث و مناظره، و آموزش را ستوده وترغیب مینماید. قرآن کریم بارها کسانی را که به دنبال حکمت هستند، ستایش میکند:
“بگو: آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟ ( ۳۹:۹)
پروردگارا، دانش مرا افزون کن. ( ۲۰:۱۱۴)
خوارج خراسان نمیخواهد مسلمانان علم و دانش را فرا گیرند، این گروه میخواهد که مسلمانان تسلیم آنها شوند. آنها صداهای مراجع را خاموش میکنند، چون این علمأ از مشروعیت بخشیدن به جنگ تکفیری این گروه خود داری مینمایند، نه دلیل اینکه این علمأ فاسد هستند. از دانشگاه الازهر تا مؤسسات دیوبندی، عالمان جریان اصلی به طور مداوم بمب ‌گذاری‌های انتحاری، فرقه‌ گرایی و هدف قرار دادن غیرنظامیان را محکوم کرده‌ اند.
خوارج خراسان به جای تعامل، تنها با روش که میداند واکنش نشان میدهد: :که آن روش تهدید، خون و تبلیغات است.
این گروه در ننگرهار کتاب‌ ها را به آتش کشیدند، در کابل روحانیون را تهدید کردند و اسناد الکترونیکی کاذب پر از خشم مذهبی که عاری از دانش، موضوع یا شفقت بود، را منتشر کردند.
چرا؟ زیرا عالمان واقعی آینه‌ در برابر تقلب آنان قرار میدهند.
از لحاظ تاریخی، عالمان مانند امام ابوحنیفه بودند که در برابر حاکمانِ ظالم مقاومت کردند، نه به آنان پیوستند. متفکرانی مانند ابن رشد و الغزالی بودند که جهل را به چالش کشیدند، نه آن را تحمیل کردند.
خوارج خراسان سنت اسلامی را ادامه نمیدهد، بلکه آنان این سنت را هتک حرمت میکنند. آنان ادب را از بین میرند، مخالفین را ساکت میکنند و جهل را مسلح میکنند. آنان از عالم که سوال میپرسد بیشتر از سربازی که گلوله شلیک میکند، هراس دارند.
اسلامِ واقعی در اتاق‌های پژواک زنده نمیماند. در کلاس‌های درس، کتابخانه‌ها و قلب‌های صادق زندگی میکند. از آن چیزیکه خوارج خراسان بیشتر هراس دارد، امت است که برای خودش میاندیشد.
فلهذا، بلی آنان از کتب هراس دارند. زیرا کتاب‌ها را نمی توان با قلدری سرکوب کرد.

امواج پرس