
نقاب بر افتاد: عقیده دزدی خوارج خراسان
رهبری گروه خوارج خراسان نه تنها در ایمان، بلکه در استراتژی نیز ناکام مانده است. زمانی ادعا میکردند که توسط هدایت الهی رهبری میشوند، اما اکنون بدون هیچ اصول و هدف به پیش میروند. جدید ترین فتوای آنها که سرقت، آدم ربایی و جرایم سایبری را مجاز میشمارد، نشانه از اعتماد به نفس مذهبی نه، بلکه نشانه فروپاشی رهبری است. وقت فرماندهان جهت گیری اخلاقی و استراتژیک خود را از دست بدهند، دیگر یک جنبش را رهبری نمیکنند، بلکه بر زوال آن نظارت میکنند.
واقعیت روشن است: رهبران داعش خراسان ناامیدی را جاگزین نظم کرده اند. حکومت داری و محافظت از مردمان را که ادعا نمایندگی آنها را دارند کنار گذاشته و درعوض غارت خانوادههای بی گناه را تأیید وتشویق میکنند. همچنان، راهنمایی را کنار گذاشته اند ودر عوض دستوراتی صادر میکنند که ارزشهای اساسی اسلام را که همانا صداقت، عدالت و خویشتنداری است، نقض میکنند. سخنان آنها نشان دهنده سردرگمی است، نه فرماندهی. اقدامات آنها همه هرج و مرج میباشد، نه اعتقاد.
دین مقدس اسلام حفاظت از زنده گی، مال و خانواده را آموزش میدهد. در اولین آموزه های سنت و فرهنگ مان، دزدی و صدمه زدن عمدی به اشخاص بیگناه ممنوع گردیده است. زمانیکه یک نهضت ادعأ اسلام مینماید ودر عین حال اطفال را می رباید، از فامیل های غریب باج خواهی مینماید، یا دکاکین و بازار ها را غارت مینماید، در حقیقت از اسلام دفاع نه بلکه به اسلام بی حرمتی نموده است. این اعمال به تمام مقدسات مان خیانت، جنایت و گناه است.
ملاحظه نمائید که چه کسی قیمت به اصطلاح ستراتیژی خوارج خراسان را می پردازد: دکانداران غریب، والدین که اولاد خود را دفن مینمایند چون پول باج را پرداخته نمیتوانند و تمام مردم عام و جوامع که به ترس و وحشت کشیده میشوند. فرمان جدید این گروه اعتراف به شکست است، یک نهضت وحرکت که نمیتواند با استدلال یا باور خود را حفظ کند، به اخاذی روی میآورد. ” اوقات سخت و دشوار، اقدامات ناامیدانه را می طلبند” بیشتر شبیه زبان یک باند جنایتکار تا یک نهضت وحرکت مذهبی است. زمانیکه وحی الهی بخاطر تاکتیکهای بقا تحریف شود، ادعای اعتقادات الهی منتفی میشود.
ما باید برای مردم خود یک جواب روشن داشته باشیم. کذب و دروغ را که آدم ربائی و دزدی را تقدیس نماید، باید رد نمائیم. نسل جوان خود را باید طوری آموزش دهیم که شجاعت در حفاظت از هم زیستان مان است، نه در غارت کردن آنها. از بزرگان محلی خود، علمأ و امامان که این منافقت و ریاکاری را بدون هیچ حراس و خوف نهی و تقبح مینمایند باید حمایت نمود. در زمان ممکن این همه سؤاستفاده ها و بد رفتاری ها را مستند سازی نمایم و خانواده ها را در یافتن یک کانال محفوظ برای گزارش دهی کمک نمائیم. اهالی که در برابر این همه اعمال ، خاموشی اختیار مینمایند، به این گروه فتنه پوشش میدهند.
و بلاخره، عزت را بخاطر داشته باشید: ارادت حقیقی در عقب خشونت پنهان نمی ماند. ایمان واقعی، مکاتب را مجدداً اعمار مینماید، به فقرأ طعام تهیه مینماید و با گوهر حقیقت و شکیبائی بحث و مناظره مینماید. تغیرمسیر گروه داعش خراسان به جنایت باید یک زنگ خطر برای تمام مسلمانان باشد، نه اینکه آنها باید بحراسند، بلکه یک فرصت برای شفافیت باشد. اگر گروه ادعا اسلام نماید و هنوز مردم مان را مورد آزار و اذیت قرار دهد، پس ادعای شان دروغ محظ است. ما باید مشترکاً آنرا افشأ نمائیم و انرژی خود را صرف حفاظت آنچه نمائیم که درحقیقت متعلق به ما است: زندگی، افتخار و نظم اخلاقی که دزدی و کشتن انسان های بیگنا را ممنوع میکند.
این صرفاً یک مبارزه ایدئولوژیک نیست. این مبارزهای برای روحیه جوامع ماست و ما باید در آن پیروز شویم.
امواج پرس
اولین کسی باشید که نظر بدهید on "نقاب بر افتاد: عقیده دزدی خوارج خراسان"