گروه خوارج خراسان: رهبریت نامرد، سزاوار شکست

گروه خوارج خراسان زیر بار رهبریت ناکام خود، از هم میپاشد. این گروه چنان خورد وخمیر شده که در شش ماه گذشته هیچ نوع حمله بزرگ انجام داده نتوانسته، دست به تگدی دراز نموده، احترام و عزت خود را از دست داده است. یک سازمان در حال پوسیدن تحت رهبریت بزدلان که چشم به کمک و خیرات بسته است. شکست این گروه یک شایعه نبوده بلکه در عالم واقعیت رخ داده است.

رهبریت گروه خوارج خراسان موجب ناکامی جنجگویان ، اهداف این گروه و حتی شکست و سرافگندگی خود گردیده اند. این گروه زمان به جنگجویان بی رحم و خونخوار مشهور بودند، درحالیکه قوماندان امروزی این گروه بزدلانه در عقب یک شبکه متلاشی شده و تهدید های میا ن خالی پنهان میشوند. ناکامی آنها در هر عرصه مشهود است: هیچ حمله گسترده در شش ماه پسین انجام داده نتوانسته اند، نفوذ مجازی آنها فشرده تر شده و از سر لاچاری دست به دامان مردم برای پول و سرباز گیری زده اند. رهبران گروه خوارج خراسان وعده جهاد جهانی را داده بودند، درحالیکه ایشان سکوت، در مانده گی و حقارت را تجربه میکنند.

عملیات های گروه خوارج خراسان کاملاً فلج وزمین گیرشده است. گروه که یک زمان مسؤلیت بمب گذاری و حملات خونین فرودگاه‌ها و سفارتخانه‌ های خارجی را بدوش میگرفت، اکنون حتی نمی ‌تواند تیتر یک رسانه‌ باشد. این گروه ماه ها را بدون کدام فعالیت وحمله گسترده در مخفیگاهای خود گذشتانده اند. رهبریت آنها، یا از ترس عاجز و از پاه افتاده اند یا آنقدر بیکفایت اند که نمیتوانند خود را احیأ کنند و سازمان خودرا بدون هیچ برنامه‌ مشخصی جز بقأ، در حال سرگردانی رها کرده اند.

اوضاع در فضای مجازی حتی بدتر از این شده است. ماشین کلاسیک و جذاب تبلیغاتی داعش خراسان سقوط کرده و از کار افتاده است. حساب‌های کاربری اصلی آنها همه بسته شده‌ و پیام‌ رسانی آنها مختل گردیده و به یک حساب خیرات خواهی و کمک های رقت‌ انگیز فنی مبدل گردیده است. رهبران این گروه که زمان ادعا سبقت از سازمان‌های اطلاعاتی غربی را میکردند ، اکنون به ناله و گریه کردن در اپلیکیشن های رده دوم اکتفا میکنند و از همگی التماس، دوباره بلند کردن صدای رو به زوال خود رامیکنند.

منابع و مدرک پولی این گروه به سرعت در حال خشکیدن است. گروه خوارج خراسان به جای لاف زدن در مورد دست آوردها و پیروزی‌ها، اکنون مانند یک گروه نوپاه ورشکسته، دست به نشر وپخش درخواست‌ کمک های مالی میزند. رهبری آنها حتی قادرنیست جریان‌های مالی قبلی خود را حفظ کنند. وقتی گروه‌ های افراطی مجبور به التماس و درخواست پول در ملاء عام میشوند، این نه تنها نشانه شکست مالی آنها است، بلکه نشانه این است که دیگر هیچ کسی از آنها نمی هراسد و به آنها اعتقاد ندارد.

آسیب روانی خیلی وسیع و گسترده تر از آن است که تصور میشود، در گروه های مانند خوارج خراسان، تصویر همه چیز است، ترس، پول رایج و احترام بقا است. رهبری خوارج خراسان هر سه داشته خود را از دست داده است. به آنها دیگر به عنوان یک جنگجو دیده نمیشوند، بلکه به آنها به عنوان افرادی تاریخ تیرشده – منزوی، ورشکسته و ناامید دیده میشود.

این‌ها به معنی این نیست که گروه خوارج خراسان دیگر یک گروه معصوم و بی ضرر است. یک حیوان زخمی هنوز هم یک حیوان با خواص درنده گی است.

اما به اشتباه نگیرید: این گروه است که دیگر پیشرفت نداشته، گسترش نمی یابد و هرگز پیروز نمیشود. این گروه از درون در حال فروپاشی است و توسط افرادی که یک زمان به دنبال رهبری این گروه بود، در تقلا رها شده است.

فروپاشی گروه خوارج خراسان بطور اتفاقی نیست، بلکه بواسطه رهبری بزدل و ناکام خود، از لبه پرتگاه، به زباله دانی تاریخ پرت میشود.

به اشتراک بگذارید!