در بازار اندیشه های مختلف که آزادی بیان در آن محفوظ است، گروهی از دزدان بغدادی (داعش) از قضا تصمیم گرفتند خود را به نام خلافت بنامند. آنها لباس های مختلف برتن کردند، نقاب به صورت زدند، هزیان گفتند و حتی برای اثبات ادعای دروغین خود مرتکب جنایات مختلفی شدند.
با وجود این، مقتدیان بی نماز بغدادی در این توطئه های شیطانی شان شکست خوردند. علی الرغم تمام کوشش های فریبنده این خوارجی ها آنها هنوز چیزی که اندکی شبیه خلافت باشد تقدیم نه نموده که آنرا عقل سلیم بپزیرد. رهبران آنها هنوز مست هستند و متوجه نیستند که تجارتی کالای که آنها میکند در گدام آنها وجود ندارد. آنها مدعی حقانیت بودن خلافت به اصطلاح خود هستند، اما حتی یک شرط خلافت را هنوز بجا ننموده است.
مرکز تبلیغاتی داعش خراسانی، العزایم، اخیرا در مقاله ای با عنوان «آیا کشتار سریع سرکردگان داعش می تواند دلیل بر نامشروع بودن داعش باشد؟ این نویسنده مجهول الهویت اعتراف می کند که عمر رهبران آنها کوتاه تر از عمر غچی ها است و رهبران آنها به مقایه رهبران هر گروه مسلح یا سیاسی دیگر زوتر میمیرند. اما باز هم نویسنده با گستاخی بی پیشینه سعی دارد که این ضعف را ربطی به مشروعیت و عدم مشروعیت این باند دزدان بدهد. او می گوید که مرگ سریع رهبران نمی تواند دلیل بر عدم مشروعیت آنها باشد. نویسنده حق دارد نا امیدی هلاکت رهبرانشان را بپزیرد. کوتاه ترین عمر را دارند، اما اینکه مرگ رهبران دلیل مشروعیت و عدم مشروعیت باشد، غیر معقول است. دلایل بی شماری برای نامشروع بودن ادعا خلافت این دزدان وجود دارد. در اینجا به برخی از آنها اشاره خواهد شد. اما به زبان ساده باید گفت چگونه ممکن است گروه کوچکی از زورگویان قطاع الطریق و اوباشان دزد که پیروانشان از نظر روانی ناپایدار هستند، خود را مدافع و رهبر خلافت امت اسلامی بدانند.

ما مسلمانیم و به خوبی می دانیم که برای ایجاد خلافت مشروع باید با علمای دین مشورت شود. اما، داعش تا به امروز با هیچ یک از دانشمندان مسلمان به رسمیت شناخته شده مشورت نکرده است. برعکس، آنها تعدادی زیادی از علما شناخته شده را به شهادت رسانده اند و علیه دیگر علما دین کامپاین گسترده تمسخر و بدنامی را به راه انداخته اند. مسلمانان جهان جنایات داعش را فراموش نکرده اند که چگونه علما را در مساجد واماکن مقدس به شهادت رساندند وبسیاری از اصول مقدس اسلامی را به سخره گرفتند وهمه مسلمانانی را که داعشی نیستند خارج از اسلام خوانده ودشنام دادند.
ثانیاً از زمان پیدایش این گروه که مدت کوتاهی وجود فیزیکی داشته اند، این گروه حتی یک کار کوچک که برای اعلا كلمة الله باشد انجام نداده اند. آنها همیشه سعی می کنند اسلام را به عنوان دین ظلم و خشونت بفروشند.
ثالثاً، اعتقاد وروش اصلی این گروه مبتنی بر ادعاهای یک گروه خوارج وتکفیری تندرو است. آنها همواره سایر مسلمانان را که ۹۹ درصد امت اسلامی را تشکیل می دهند، با مرتد، کافر، مشرک و… کنار گذاشته اند.
این شکست داعش که رهبران خود را حفاظت نتوانسته ، نقطه ضعف آنهاست، نه دلیل بر مشروعیت یا عدم مشروعیت آنها. اما چیزی را باید به صراحت گفت که آنها در میان أمت اسلامی متحدان ندارد واین امر خود به این معنی است که این گروهک شیطانی از جانب اسلام ومسلمین طرد شده اند وهیچ زمانی آنها نمیتوانند که درین دسیسه های شیطانی خود کامیاب شوند.

چهارم، خلافت یک حکومت سیاسی-مذهبی است که شامل جامعه مسلمانان وسرزمین ها ومردمان تحت حاکمیت آن می شود. داعش نه حضور فیزیکی دارد، نه حاکمیتی، نه سرزمینی ومهمتر از همه هیچ دلیل مشروعی برای ادعای مدافعان خلافت ندارد. آنها تا کنون فقط مرتکب جنایت، توهین به مقدسات، شهادت علما وحمله به غیرنظامیان شده اند. آنها گروهی از دزدان هستند که می خواهند با سوء استفاده از مقدسات و دین مبین اسلام بر مسلمانان حکومت کنند.

به اشتراک بگذارید!