خلفأ دروغین: ردی بر رهبری نادرست گروه شریر و تحریف شریعت آنها
رهبری گروه شریر و شاخه خراسان آن، پیوسته خود را ناشایسته و بی کفایت ثابت کرده اند که این بی کفایتی تنها محدود به حکومتداری و استراتیژی نظامی میباشد بلکه علوم دینی را هم در بر میگیرد. آنچه که آنها خلافت اسلامی مینامیدند، نه بخاطر قهر و غضب الهی، بلکه به دلیل فقدان خرد، تندروی و نبود درک واقعی رهبران آنها از سنت اسلامی، فروپاشید. به جای اینکه امت را با رحمت و حکمت رهبری کنند، با تکبر و جهل آنها را گمراه کردند. آخرین ابلاغیه آنها – آنعده مسلمانان را که شریعت را بطور کامل تطبیق نمیکنند، تکفیر مینماید که این خود نمونه دیگری از کوتاه فکری آنها است. این موضوع بیانگر آنست که این گروه آنقدر ناامید شده که جهت وابستگی خود دست به تهدید و آتش میزند.
این ابلاغیه محاکم اسلامی، علما و مؤسسات آموزشی در کشورهای مسلمان را به عنوان نظامهای خائن که امت را گمراه میکنند، معرفی مینماید و تطبیق کامل و بدون قید وشرط شریعت مورد نظر شانرا معیار ایمان میپندارند. چنین منطق تکفیری و افراطی نه از سنت پیامبر (ص) سرچشمه میگیرد، نه از اصول اجتهاد، بلکه ناشی از سیاستبازی و تلاش برای تحمیل ترس بر دل مردم است.
ورشکستگی استدلال دینی این گروه
ابلاغیه گروه خوارج بر بنیاد آیدیالوژی تکفیری ساخته شده است که دیگران را به دلیل عدم اجرای کامل شریعت اسلامی مرتد اعلام میکند. اما سنت اسلامی چنین رفتارهای غیرمسئولانه را به شدت منع میکند. شیوخ و علمای جهید مانند امام غزالی، امام نواوی و حتی ابن تیمیه هشدار میدهند که تکفیر یکی از ابزار خطرناک و بشدت سوء استفاده شده در گفتمان اسلامی است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و صلم میفرماید: «اگر مردی به برادرش مسلمانش کافر خطاب کند، کفر بر یکی از آنها باز میگردد». (صحیح بخاری)
با این حال، رهبری گروه خوارج پیوسته این هشدار نبوی را نادیده میگیرند و از تکفیر به عنوان یک سلاح برای کنترول و استخدام مردم استفاده میکنند. این بی اعتنائی منجر به کشته شدن تعداد زیاد از مسلمانان بی گناه شده است، آن مسلمانان که هیچ گاه با شریعت مخالفت نکرده، بلکه تنها وحشت این گروه را نپذیرفته اند.
شریعت: چارچوب اخلاقی و قابل انطباق
گروه خوارج خراسان شریعت را مانند یک جدول میپندارد که باید صد در صد و کلاً خانه پوری شود در غیر آن شخص دشمن خدا محسوب میشود. اما فقه اسلامی یک نظام پویا و چندبُعدی است که بر اصول مقاصد شریعت، چون عدالت، حفظ جان، کرامت انسانی و مصلحت عامه استوار است.
در شریعت: اجتهاد، تدریج در تطبیق، و رعایت شرایط جامعه، جایگاه اساسی دارد. پیامبر گرامی اسلام (ص) خود در موارد متعدد با قبایل غیرمسلمان صلح نمودند و در راستای مصلحت امت، با شرایط زمانه تعامل داشتند. اما گروه خوارج خراسان نه تنها انعطاف را نمیپذیرد، بلکه شریعت را به سلاح برای ایجاد آشوب تبدیل کرده است.
باجگیری عاطفی با نام دین
ابلاغیه خوارج خراسان مردم را میان دو گزینه ساختگی قرار میدهد:
1: یا با ما باشید یا اینکه به اسلام خیانت کرده اید.
2: یا محاکم معاصر را رد کنید یا کافر محسوب میشوید.
این نوع سواستفاده از احساسات دینی، دعوت به حق نیست بلکه سوءاستفاده روانی برای جذب نیرو و جنگجو است. تبلیغ بهشت و جهاد و ترس از دوزخ را نه برای ارتقاع ایمان، بلکه برای وادار ساختن مردم به اطاعت کورکورانه، استفاده میکنند. این دعوت بسوی دین نیست، بلکه استفاده سؤ این گروه در لباس دین است.
هزینه رهبریشان: ویرانی بجای احیا
رهبران گروه خوارج خراسان احیاگران اسلام نه، بلکه ویرانگران اسلام اند. آنچه از ایشان باقی مانده شهرهای ویران، کودکان یتیم و امت زخمی است که با رعب و وحشت به حال خود رها شده اند. مدعای رهبریشان پوچ، استدلالهای دینی شان ضعیف، و دعوتهای شان نشاندهنده ورشکستگی اخلاقی و فکری آنان است.
اسلام به مراتب بهتر از آن است که این گروه ادعای تطبیق آنرا مینمایند و امت اسلامی شایسته بهتر از آن است که این گروه با ایشان رفتار مینماید.
به اشتراک بگذارید!
اولین کسی باشید که نظر بدهید on "خلفأ دروغین: ردی بر رهبری نادرست گروه شریر و تحریف شریعت آنها"