بحران رو به رشد تغییر اقلیم در افغانستان – آیا امیدی برای اقدامات عملی وجود دارد؟

اقلیم هر سال در زمستان و بهار، افغان ها رو به آسمان می آورند تا دریابند آیا در آن سال برف و باران خواهد آمد یا خیر؟ زمستان گذشته با برفباری بیشتر از حد متوسط در اواخر دسامبر و اوایل جنوری آغاز شد.[i] پس از آن، ماه های فبروری و مارچ خشکتر از حد متوسط ​​بودند. فقط در هفته دوم مارچ بارندگی صورت گرفت.

برف زمستانی برای زراعت در افغانستان حیاتی است: در ارتفاعات بلند، برف بحیث یک ذخیره آب عمل می کند، در فصل تابستان  آب می شود و منابع آبی مورد نیاز برای آبیاری را فراهم می کند – اگر تابستان یا بهار از حد معمول گرمتر باشد، آب شدن سریع برف میتواند فاجعه ایجاد کند. مانند: کمبود آب برای کشاورزی در تابستان یا حتی بدتر از آن وقوع سیلاب ها. برف در زمین های پست، خاک را مرطوب می کند که برای رشد محصولات کشت للمی کافی نیست. از همینرو برای محصول کشت للمی نیاز به باران های بهاری است.

برفباری خوب در اواخر دسامبر ۲۰۲۱ و اوایل جنوری ۲۰۲۲ دهاقین را امیدوارتر کرد و در ولایات بغلان، کندز، تخار و بلخ، دهاقین زمین های للمی خود را، حتی  در دامنه های تپه ها با شیب بلند که دسترسی تراکتور به آن دشوار بود، کاشتند. اما از آن زمان به بعد، امیدها برباد رفته است. زیرا نموی گندم در مناطق للمی ضعیف است و شاید محصولی امسال به بار نیاورد. مالداران نیز نگران هستند. در اوایل ماه اپریل، یک مالدار در منطقه دشت گبر در غرب ولسوالی بغلان جدید ولایت بغلان به یکی از همکاران گفت:

علف تحت تأثیر شعاع آفتاب و بلند رفتن درجه حرارت متضرر شده است. قبلاً در این روزهای سال، تا نیم متر رشد می کرد اما اکنون تنها ۱۰ سانتی متر ارتفاع دارد و در اثر شعاع آفتاب سیاه شده است. صاحبان مواشی از این وضعیت بسیار نگران هستند – اگر بارندگی در روزهای نزدیک صورت نگیرد، مواشی خود را می فروشیم.[ii]

مناطقی که در شمال افغانستان آب مورد نیاز خود را از برف دریافت می کنند حاصلخیزتر هستند. در حالیکه وضعیت در جنوب کشور هم اکنون وخیم است و آب مورد نیاز برای زراعت اندک بنظر می رسد. بر اساس گفتگو با مردم محلی در ولسوالی جغتوی ولایت وردک و شهر قندهار، تعداد زیادی از چاه ها خشک شده و مردم اکنون با کمبود آب آشامیدنی مواجه هستند. در ۵ اپریل ۲۰۲۲ طالبان اعلام کردند که آب بند دهله قندهار را به مدت بیست و دو روز رها می کنند تا دهاقین بتوانند باغ های انار را آبیاری کنند، اما پس از آن زود تر از میعاد تعیین شده جریان آب را بستند. ذخیره بند دهله در قندهار، مانند کجکی در هلمند، به طور کامل پر از آب نشده است. در سال های عادی بارندگی، آب در همین شب و روز، به علت وفور از کاسه بند سرریز می شود. به اساس گزارش رادیو آزادی، اخیراً یک نفر در جریان منازعه آب میان دو قریه در ولسوالی چک ولایت وردک کشته شده است. اگر خشکسالی های آینده ناشی از تغییر اقلیم به درستی مدیریت نشوند، احتمال وقوع چنین حوادثی در سراسر کشور افزایش می یابد.

حکومت طالبان تا هنوز بصورت رسمي اعلام خشکسالی نکرده است و ممکن است مانند دوره جمهوریت در این ماه نیز اعلام نکنند. اما اکنون مشخص است که در بیشتر مناطق افغانستان، ۱۴۰۱ هجری شمسی باز هم یک سال خشک خواهد بود. علاوه بر این، افغان ها اکنون مشاهده می کنند که اقلیم کشور به سوی بدتر  شدن رفته است.

افزایش درجه حرارت، مانند تغییرات در بارندگی و برف، برای مردم عام به راحتی قابل درک نیست. اما این تغییر را می توان از خلال آمار ثبت شده به صورت واضح مشاهده کرد. بلند رفتن درجه حرارت یک مساله جدی است و عواقب ناگواری در پی دارد، زیرا گرم شدن کره زمین بر دوران آب[iii] تأثیر می گذارد و حوادث شدید محیط زیستی مانند سیلاب، خشکسالی، آب شدن یخچال ها و طوفان را تشدید می بخشد و منجر به افزایش سطح آب بحرها می گردد. کره زمین دارای یک اتموسفیر میباشد از همینرو اثرات گرمایش زمین از مرز های سیاسی فراتر می روند.

انتشار مقدار زیادی گازهای گلخانه ای[iv] به اتموسفیر زمین که با انقلاب صنعتی آغاز شد، علت اساسی بحران کنونی اقلیم است. کشورهای توسعه ‌یافته هنوز هم در تولید گازهای گلخانه ای نقش اساسی دارند، در حالیکه کشورهای فقیر، که کمترین انتشار گازهای گلخانه‌ ای به تناسب افراد جمعیت خود را باعث می شوند، به دلیل وابستگی زیاد به منابع طبیعی و ظرفیت محدود شان برای مقابله با این گازها، از جمله آسیب‌ پذیرترین کشورها در برابر تغییر اقلیم هستند. افغانستان در دسته دوم و کمترین انتشار دهنده گازهای گلخانه ای (۱۷۹ از جمله ۲۰۹ کشور) قرار دارد. اما در جمله ده کشوری است که بیشترین تأثیرات تغییر اقلیم را متحمل شده است. (در این مورد تصویر ذیل را مشاهده کنید).

بارزترین علت خشکسالی های اخیر، تفاوت درجه حرارت آب در اقیانوس آرام در نزدیکی خط استوا است که با نام های   El Nino (گرمتر از حد معمول) و La Nina (سردتر از حد معمول) شناخته می شود. هر دو پدیده نقش مهمی در آب و هوای جهان دارند. تغییر در آب و هوای منطقه فوق الذکر از سالی به سال دیگر، طبیعی میباشد ولی قابل ذکر است که عامل ازدیاد و افزایش شدت این تغییرات همان گرمایش زمین است که پیآمد های ناگوار را به افغانستان و کشور های دیگر به بار آورده است.

سال ۲۰۱۸ یک سال بیسار خشک در افغانستان بود، زیرا در اقیانوس آرام La Nina جریان داشت. سال بعد، دهاقین افغان افزایش بسیار خوبی در میزان رطوبت را شاهد شدند، هرچند به علت موجودیت El Nino در اقیانوس آرام این سال با سیلاب ها همراه شد. پس از آن ۲۰۲۰، سالی با میزان عادی بارندگی در افغانستان بود، در حالیکه ۲۰۲۱ به دلیل تکرار La Nina خشکسالی شدیدی به بار آورد. پدیده La Nina همین اکنون در اقیانوس آرام ادامه دارد و همچنین مقدار کل بارندگی در شش ماه پسین فصل بارانی امسال، که از اکتوبر الی سپتامبر بعد دوام می کند، ۴۵ ٪  کمتر از سال های دیگر است. (نقشه آنرا اینجا ببینید)، بدین ملحوظ می توان گفت که خشکسالی در افغانستان همچنان ادامه می یابد. افزایش خشکسالی ها و سیلاب ها در چهار سال از جمله پنج سال گذشته نشان دهنده تغییر در دوران آب افغانستان است. افزایش در تناوب چنین حالات فوق العاده در پنج سال گذشته نتیجه بارز تغییر اقلیم میباشد.

مردم یکی از روستاهای ولسوالی ارغنداب ولایت قندهار گوسفندان را از منطقه سیلاب زده نجات میدهند. سیلاب در این ولایت دست کم ۲۰ کشته برجای گذاشت و خانه ها و وسایل نقلیه را تخریب کرد. عکس: جاوید تنویر / خبرگزاری فرانسه (۲۰۱۹)

تأثیر تغییر اقلیم بر افغانستان تا کنون: از گرما تا جریان دریاها

تحلیل جامع و بروز تغییر اقلیم و پیش بینی های آن برای آینده افغانستان توسط اداره ملی حفاظت از محیط زیست افغانستان (NEPA) با حمایت فنی پروگرام محیط زیست ملل متحد (UNEP) و برنامه غذایی جهان (WFP) در سال ۲۰۱۶ انجام شد. که در اینجا و اینجا قابل دسترس است. این تحلیل ها نکات ذیل را نشان میدهند:

  • درجه حرارت در سراسر کشور طی سی سال گذشته افزایش یافته است. بر اساس گزارش سال ۲۰۱۶ UNEP، اوسط درجه حرارت سالانه افغانستان از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۸ که ۰.۶ درجه سانتیگراد افزایش یافته بود، از آن زمان به بعد این میزان به گونه چشمگیری ۱.۲ درجه سانتیگراد بالا رفته است. این تغییرات باعث تشدید آب شدن برف و یخچال ها، افزایش سیلاب‌های ناگهانی، شکست و تقلیل یخچال های طبیعی و طغیان دریاها شده است.
  • تغییر اقلیم، میزان خشکسالی ها را در مقایسه با دهه های پیشین دو برابر کرده است. بر اساس ارقام، این پدیده بر اوسط بارندگی سالانه تأثیر می گذارد و در حقیقت گزارش های WFP، UNEP و NEPA نشان می دهند که در اکثر مناطق شمالی و مرکزی کشور بارندگی های سالانه کاهش یافته است.
  • یخچال های طبیعی افغانستان در حال آب شدن می باشند. محققان دریافته اند که بیش از ۱۴ درصد از کل مساحت یخچال های طبیعی در ارتفاعات بلند افغانستان بین سال های ۱۹۹۰ و ۲۰۱۵ از بین رفته است. احتمال می رود این سرعت کاهش و آب شدن یخچال ها ادامه یابد. (برای جزئیات بیشتر در مورد آب شدن یخچال های طبیعی افغانستان، لطفا گزارش شبکه تحلیلگران افغانستان را اینجا بخوانید). آب شدن یخچال‌ها و برف، عامل تامین جریان آب دریاها در تابستان می باشد که آب شدن یا تقلیل قبل از وقت آنها جریان آب دریاها در تابستان را متأثر می سازد.
  • تغییر در نوعیت بارندگی و گرمایش نیز بر جریان آب دریاها تاثیر گذاشته است. به عنوان مثال، یافته های نویسنده نشان می دهند که تعداد روزهای آب خیزی و کم آبِی دریاها در حوضه دریایی کابل اندکی افزایش یافته است. این بدین معناست که وقوع سیلاب و کم آبی یا روزهای خشک در فصل تابستان هر دو افزایش یافته اند که پیآمدهای بدی برای مدیریت و مصرف آب در زمین های زراعتی و سایر مناطق در طول سال دارد. تصور می شود که تغییرات مشابهی در دیگر دریاهای افغانستان نیز رخ داده باشند.

میلان های تغییر اقلیم افغانستان در آینده

پیش ‌بینی‌های تغییر اقلیم بر اساس مسیرهای غلظت نمونه ای Representative Concentration Pathway (RCP)[v]، که در آن سطح تولید گازهای گلخانه ای در سراسر جهان تا پایان قرن ۲۱ تغییر می پذیرد، صورت میگیرد. در زمان نشر پنجمین گزارش ارزیابی تغییر اقلیم جهان در سال ۲۰۱۴، چهار سناریو RCP برای مدل سازی اقلیمی جهان استفاده شد.[vi] از آن به بعد سناریوهای جدید RCP نیز شکل گرفته، اما تا هنوز برای تغییر اقلیم افغانستان با استفاده از آن مدل سازی نه شده است. از همینرو این گزارش بر اساس نتایج سناریوهای قدیمی تهیه شده است. همه سناریوها به میزان کم یا بیش، گرمتر شدن درجه حرارت و سطح پایین بارندگی در افغانستان را پیش ‌بینی می‌کنند. قابل ذکر است که ناکامی جهان در مقابله جدی با انتشار گازهای گلخانه ای به این معنی است که مدل های مبتنی بر سناریوهای جدیدترRCP آسیب های جدی تر به اقلیم در سطح جهانی پیش بینی میکنند.

پیش ‌بینی اوسط درجه حرارت سالانه برای افغانستان برای دوره اساس (خاکستری: ۱۹۷۵-۲۰۰۵) و یک دوره سناریویی (۲۰۰۶-۲۱۰۰) که تأثیر انتشار گازهای گلخانه‌ای نسبتاً محدود را بر درجه هوا نشان میدهد (سبز، RCP 4.5، انتشار به اوج خود در سال ۲۰۴۰ میرسد و سپس کاهش می یابد) و انتشار گازهای گلخانه ای کنترل ناشده (سرخ، RCP 8.5). پخش نتایح مدل ها به صورت مناطق شفاف وتمایل آن با استفاده از نیم خط ها نشان داده شده است. هر دو میلان از نظر احصائیه مهم و اساسی پنداشته میشوند. شدت و اندازه آن در رنگ های نسبتی نشان داده شده است. منبع UNEP و NEPA

مدل سازی اقلیمی برای آینده افغانستان توسط WFP، UNEP و NEPA در سال ۲۰۱۵ انجام شده است. تخمین هایی صورت گرفته با استفاده از سناریوی به اصطلاح “متوسط” ( RCP4.5 ) از رسیدن میزان گاز های گلخانه ای به حد اعظمی تا سال ۲۰۴۰ حکایت دارد (گزارش آنها را در این جا ملاحظه کنید) که شامل نکات ذیل می باشد:

  • درجه حرارت در افغانستان بیشتر از حد متوسط جهانی بالا رفته و منجر به آب شدن یخچال های طبیعی و برف، تغییر بارندگی از برف به باران، افزایش نیاز برای آب زراعتی و احتمالاً آبیاری های مکرر خواهد شد.
  • خطر خشکسالی و سیلاب افزایش خواهد یافت. خشکسالی های محلی تا سال ۲۰۳۰ به یک امر عادی مبدل شده، در حالی که سیلاب به عنوان یک خطر ثانوی باقی خواهد ماند.
  • برفباری در ارتفاعات مرکزی کاهش خواهد یافت که این امر موجب کاهش جریان آب در فصل بهار و تابستان در دریا های هلمند، هریرود-مرغاب و شمالی میشود. همچنان بارندگی بهاری در بیشتر نقاط کشور کاهش خواهد یافت.
  • در شمال شرق و در بخش‌های کوچک جنوب و غرب، مانند مناطق هم مرز با ایران، به احتمال زیاد پنج درصد افزایش در وقوع «باران‌های شدید» بوجود آید که این امر میتواند باعث سیلابها شود. با این حال، رویدادهای احتمالی فاجعه آمیز در بسیاری از مناطق جنوبی و سایر بخش های شمال شاید کاهش یابند.
  • بطور اوسط افزایش سیلاب های ناشی از آب شدن برف ها در اثر بلند رفتن درجه حرارت در بهار بیشتر خواهد شد.

ارزیابی اینکه اثرات تغییر اقلیم به چه پیآمدهای های اقتصادی منجر می شود، یک روند پیچیده می باشد، اما تلاش هایی درین زمینه صورت گرفته است. بطور مثال مجمع جهانی اقتصاد تخمین کرده است که تغییر اقلیم احتمالا تا سال ۲۰۵۰ در سراسر جهان ۱۸٪  تولید ناخالص داخلی را کاهش بدهد. اما در کشورهای در حال توسعه مانند افغانستان که وابستگی بیشتر به زراعت و منابع آبی دارند، اثرات تغییر اقلیم افزونتر از حد اوسط جهانی خواهد بود که مستقیماً مصئونیت غذایی و استواري آنها در برابر آفات طبیعی را به خطر مواجه میسازد.

برای مبارزه با بحران در حال وقوع تغییر اقلیم با افغانها چه کمکی صورت گرفته می تواند؟

تلاش ها برای محدود سازی اثرات تغییر اقلیم را می توان به طور کلی به دو بخش تقسیم کرد: کاهش اثرات تغییر اقلیم و سازگاری با تغییر اقلیم. کاهش اثرات تغییر اقلیم عبارت است از سازگاری فعالیت‌های اقتصادی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ‌ای است تا گازهای کمتری ازین نوع به اتموسفیر منتشر شوند که اولویت کمتری برای افغانستان دارد، زیرا این کشور تنها ۰.۱۹ درصد از گازهای گلخانه‌ ای جهان را تولید میکند. اما سازگاری با تغییر اقلیم بسیار مهم و جدی است. افغانستان یکی از ده کشوری است که بیشتر تحت تاثیر تغییر اقلیم قرار گرفته است. این بدان معناست که فعالیت های اقتصادی، زراعت، مدیریت آب، انرژی و محیط زیست باید با تغییر اقلیم سازگار شوند تا آسیب ها به حد اقل کاهش یافته و انعطاف پذیری جامعه در اسرع وقت تقویت شود.

مبارزه با تغییر اقلیم نیازمند اقدامات چند بعدی است، که شامل: توسعه اداری (ساختن چارچوب‌های اداری، استراتیژی، پالیسی سازی، و طرزالعمل ها)، قانون گذاری، بلند بردن ظرفیت و سرمایه ‌گذاری بالای زیرساختهای فزیکی میشود. بنابراین، بهتر است یک طرزالعمل جامع ایجاد و اجرا شود که تمام بخش‌های آسیب ‌دیده را تحت پوشش قراد دهد.

در کنار آن، اقدامات کوچک محلی و سازگاری نیز می تواند به کاهش اثرات تغییر اقلیم کمک کنند. به طور مثال، جمع آوری آب باران با احداث حوضچه ها و بندهای کوچک، ذخیره آب برای استفاده بعدی، که نقش مهمی در کاهش خطر سیلاب نیز دارد. اعمار چنین ساختار های جمع آوری آب در سراسر کشور به ویژه در حوضه آبگیر کاریزها مفید است. کاریز یا قنات، یک سیستم آبیاری باستانی است که از تونل‌های افقی طولانی و چاه‌های عمودی تشکیل شده و آب زیرزمینی را در دامنه‌های تپه‌ها به کمک قوه جاذبه زمین بدون دخالت ابزار خارجی بیرون می کشد. کاریز تنها منبع آب دربسیاری از مناطق دورافتاده جنوب افغانستان است. بنا به گزارش ها، بسیاری از کاریزها در این مناطق خشک شده اند، در حالی که سرمایه گذاری های کوچک می تواند این سیستم های باستانی جمع آوری آب را دوباره احیا کند. در فصل زمستان که کسب و کار کم می باشد، مردم می توانند در دره های قریه جات خود مخازن کوچکی از سنگ ها و مواد محلی و بندهای کوچک آبگردان بسازند تا کاریز ها برای مدت طولانی فعال بمانند و از خشک شدن آنها جلوگیری شود. این نوع کار داوطلبانه و اجتماعی به نام حشر یاد میشود و بسیاری از افغانها با آن آشنایی دارند.

در مقیاس بزرگتر، ساحات پوشش یخچال های طبیعی در ارتفاعات بلند، که برای تامین آب زراعتی حیاتی اما در حال کاهش هستند، را می توان با ساخت یخچال های مصنوعی جدید جبران نمود. یخچال های مصنوعی در هوای سرد با کاهش سرعت جریان آب، تا زمانیکه آب به دلیل سردی هوا به یخ تبدیل شود، ساخته میشود که این کار منجر به ذخیره اضافی آب و بعدا استفاده تدریجی آن کمک می کند. مقاله مفصل نویسنده در مورد امکان سنجی یخچال های مصنوعی در افغانستان به زبان پشتو را در اینجا بخوانید و جزئیات بیشتر به زبان انگلیسی را می توانید در اینجا بیابید.

علاوه بر این، از آنجا که تغییر اقلیم بر تجمع و آب شدن برف اثرگذار است، برف های کوهستانی اکنون نقش کمتری در ذخیره های طبیعی آب برای تابستان بازی می کنند. ازینرو ارزیابی که برای تعیین ظرفیت برق آبی و آبیاری کشور در زمان داود خان در دهه ۱۹۷۰ انجام شده بود، قابل اعتبار نیست. زیرا ارزیابی ذکر شده، احداث بند ها را در ارتفاعات بلند کشور پشنهاد نه کرده است. بنابراین یک ارزیابی جدید برای شناسایی مکان‌های ذخیره های جدید آبی برای رفع نیازمندی ها و تنظیم آب کشور نیاز است. این کار به اجرای بهتر استراتژی های مدیریت خسارات ناشی از خشکسالی کمک می کند و همچنین نقش مؤثر در کاهش خطر سیلاب ها خواهد داشت.

جلوگیری از ضایع شدن و هدر رفتن آب در سیستم های آبیاری کمک میکند تا ساحه بیشتر تحت آبیاری قرار گیرد. همچنان نیاز است تا در بازسازی آبگیرها، کانال ها و تاسیسات تامین آب، سرمایه گذاری شود. تکنالوژی جدید آبیاری، مانند آبیاری قطره‌ای و بارانی، که یک برنامه پرهزینه است، اما دهاقین را قادر میسازد تا از آب به طور مؤثر استفاده کنند و ساحه کشت خود را گسترش دهند. همچنان پالیسی مساعدت مالی یا سبسایدی به دهاقین کمک میکند تا مزارع خود را از آبیاری جویباری، که مؤثریت کمتر دارد، به روش های دارای مؤثریت بیشتر، تبدیل کنند. همسایگان افغانستان مانند ایران و ازبکستان، قبلاً این طرح ها را به اجرا گذاشته و دهاقینی را که از تکنالوژی های جدید ابیاری استفاده میکنند از مالیات چندین ساله معاف کرده اند.

احیای جنگلات یکی دیگر از اقدامات سازگاری با تغییر اقلیم است که اثرات این پدیده را کاهش می دهد. مردم محل می توانند از قطع جنگلات جلوگیری کنند در حالیکه همزمان، در گسترش جنگلات تلاش می کنند. استفاده از تکنالوژی آبیاری قطره ای می تواند به راحتی جنگلات را در دامنه تپه ها گسترش دهد، به ویژه در شهرهای بزرگ که در بهبود کیفیت هوا نیز موثر بوده و میتواند آلودگی هوا و تعداد به اصطلاح “جزایر حرارتی” را که میزان گرما در ماه های تابستان را بالا می برد، کاهش می دهد. کشت جنگلات همچنین مقاومت و پایداری تپه ها را بهبود می بخشد، از لغزش زمین جلوگیری می کند و به کاهش سرعت آب در هنگام آب خیزی کمک می کند.

برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در افغانستان می توان از انرژی آفتابی، بادی و دیگر منابع انرژی تجدید پذیر استفاده کرد. افغانستان پوتنسیل خوبی برای انرژی آفتابی در تمام مناطق کشور و انرژی باد در ولایات غربی را داراست. حکومت، سکتور خصوصی، سازمان های بین المللی و افغان های ثروتمند در هنگام قطع برق از جنراتور استفاده می کنند. پالیسی اولویت دهی به استفاده از انرژی آفتابی می تواند تولید گاز کاربن را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. همچنین در دهات می توان شبکه های کوچک و مجزای انرژی های تجدید پذیر را برای تامین برق خانه ها ایجاد کرد. این تکنالوژی قبلاً برای استخراج آب های زیرزمینی در مناطق روستایی استفاده شده است. چون آب زیرزمینی پایدار نیست ازینرو باید از استخراج بیش از حد آن توسط انرژی آفتابی جلوگیری کرد. به منظور استخراج پایدار آب های زیرزمینی با استفاده از انرژی آفتابی، دهاقین باید معادل آبی که استفاده کرده اند، آب باران را دوباره به لایه های زیرزمینی ترزیق کنند.

مبارزه با تغییر اقلیم در افغانستان در دوران جمهوریت

در دوره جمهوریت فعالیت های مبارزه با تغییر اقلیم دو نوع بود: (۱) توسعه اداری، تصویب قوانین، ایجاد پالیسی ها و استراتژی ها و (۲) تلاش ها برای جمع آوری کمک های مالی. این روش ها به طور جداگانه قرار ذیل بررسی می شوند:

آنچه باید روشن شود این است که علیرغم پانزده سال تلاش، در زمان جمهوریت با وجود پشتیبانی های فنی و مالی، برای سازگاری با تغییر اقلیم کار اندک صورت گرفت. فرصت سازگاری با تغییراقلیم، که افغان‌ها به آن فورا نیاز دارند، ممکن است از دست رفته باشد و یا حداقل به تأخیر افتاده باشد. از زمان به قدرت رسیدن طالبان در آگست ۲۰۲۱، افغانستان، به دلیل اینکه تحریم های سازمان ملل و ایالات متحده به طور ناگهانی بالای یک گروه مخالف مسلح نه بلکه بالای یک کشور اعمال شد، بار دیگر منزوی و فقیرتر و شاهد کاهش بی پیشینه کمک های انکشافی گردید. از همینرو یافتن راه ها برای مقابله با اثرات مخرب تغییر اقلیم در افغانستان بسیار دشوار شده است.

منبع

یک نظر بگذارید

آدرس ایمیل شما نشر نخواهد شد.


*